می خواهم روی چشمانم بگذارمت با تمام وجود مثل همیشه در آغوشت بکشم

و تو با دستان پدرانه ات که همیشه مرا نوازش کرده است در آغوشم بکشی

گرمی دستانت را حس کنم سخاوت را در چشمانت بخوانم

کاش می توانستم واژه ای پیدا کنم که در خور تو باشد

واژه ای زیباتر از پدر با گوش هایم آشنا نیست

پدر من بهترین پدر دنیاست پدری عاشق که من همیشه بهش افتخار کرده ام

چون قلبش مثل رود زلال مثل دریا آبی ست مثل اقیانوس بزرگ است و

نگاهش به اندازه وسعت دنیا مهربان است و من مهربانی را از او آموخته ام ...

آموخته ام که همه را دوست داشته باشم....

پدر مهربانم روزت مبارک...

                             

نظرات 4 + ارسال نظر
عاشق-۸۰ شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 11:07 ب.ظ http://ashegh-80.blogsky.com

سلام
واقعا زیبا بود
با تبادل لینک موافقی؟
اگه خواستی یه سر به ما به زن
من لینک شما رو گذاشتم
موفق باشی

راسو یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 08:54 ب.ظ http://sanjaghakesiah.persianblog.com

ذوق زده شدم خیلی بلاگ زیبایی داری مخصوصا با متن آخریت که محشره. دلت شاد و لبت خندون به منم سر بزن

پویان سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 12:56 ب.ظ http://abel62.persianblog.com

سلام.خوشحالم که بعد از این مدت دوباره نوشتی.چند باری اومدم اما ننوشته بودی.درباره این مطلب هم خیلی زیبا بود.هر چی بگبم کم گفتیم.منتظر نوشته های جدیدت هستم

حورا یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:59 ق.ظ

آفرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد