آن روزها.....

آن روزها رفتند

آن روزهای خوب

آن روزهای سالم سرشار

آن آسمان های پر از پولک

آن شاخساران پر از گیلاس

آن خانه های تکیه داده در حفاظ سبز پیچکها

          به یکدیگر

آن  بام های   بادبادکهای بازیگوش

آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها

ان روزها رفتند

آن روزهایی کز شکاف پلکهای من

آوازهایم ، چون حبابی از هوا لبریز ، می جوشید

چشمم  به روی هرچه می لغزید

آنرا چو شیر تازه مینوشد

گویی میان مردمکهای

خرگوش نا ارام شادی بود

هر صبحدم با آفتاب پیر

به دشتهای ناشناس جستجو میرفت

شبها به جنگل های تاریکی فرو می رفت

 

 آن روزها رفتند

آن روزهای برفی خاموش

کز پشت شیشه ، در اتاق گرم ،

هر دم به بیرون ، خیره میگشتم

پاکیزه برف من ، چو کرکی نرم ،

آرام میبارید
(فروغ فرخزاد )

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:17 ب.ظ http://fryadiran.persianblog.com

به ما هم سر بزن رفیق

مسعود پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:22 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com

مسعود پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:28 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com

آدم اگه سعی میتونه اون روزها را دوباره تکرار کنه !

سینا پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:54 ب.ظ http://wwwdanesh.blogsky.com

سلام خوشحالم که با بلاگ شما آشنا شدم مطالب جالبی داری موفق باشی
یاحق

تایتانیک شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:15 ق.ظ http://www.titanic867.blogsky.com

سلام عزیزم یه بحران زود بیا پیشم ممنون میشم

بهروز وثوق یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:36 ق.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
متن زیبایی بود
من که ها ها ها ها حالشو بردم به من هم سر بزن

بهروز وثوق پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:21 ب.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
متن زیبایی بود
به من هم سر بزن به روز شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد